کد مطلب:314111 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:188

دست و پایش را بستند و جنب ضریح خواباندند
جناب مستطاب فاضل ارجمند آقای حاج اسماعیل انصاری زنجانی طی مرقومه ای در لیله ی فرحةالزهراء علیهاالسلام 1419 ق، یكی از مشاهدات خود را چنین نقل می كند

كرامتی از حضرت اباالفضل العباس علیه السلام كه خود شاهد بودم در اینجا ذكر می كنم:

در سال 1396 قمری، ماه صفر، با خانواده ی هفت نفری به عتبات عالیات مشرف شدیم و در روز اربعین به زیارت سیدالشهداء و حضرت اباالفضل العباس علیهماالسلام موفق گشتیم، و لله الحمد و له المنة.

در یكی از شب ها كه شب جمعه بود، یك دختر مریض را كه حالت جنون داشت، عده ای از زنها كه دست او را گرفته و كنترل می كردند از بغداد به حرم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام آوردند دختر كه بسیار تنومند هم بود گاهی از كنترل زنها خارج شده، سر و صدا به راه می انداخت و حتی چادر و حجاب را از خود دور می كرد. بالأخره در بالای سر حضرت دست و پایش را بستند نزد ضریح خوابانیدند و به عنوان توسل و دخیل به ضریح بستند، زوار و خدام و همراهانش همگی نگران حال او بودند. ناگهان دختر از جا پرید و نشست. همراهان وی و كلیه زوار جلو آمدند تا از تغییر وضعیت او آگاه شوند، كه دوباره ناراحت شد و تشنج او را گرفت. اندكی بعد دیدند تشنج و ناراحتی هایش كاملا برطرف شده و در كنار ضریح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام شفا پیدا كرده است. مردم ریختند كه لباس های او را به عنوان تبرك ببرند، خدام حرم مانع شدند و او را به حجره ی نزدیك حرم بردند. طبعا همراهان دختر، از این كرامت حضرت مسرور و خوشحال شدند. رفع الله رایة العباس.